خسته ام ......

 

خسته ام ...! خسته نبودنت ...! خسته از روزهایی که بی تو شب میشود و

شبهایی که باز هم بی تو میگذرد تا که طلوعی و غروبی دیگر بیایند و باز هم

گذر زمانها که بی تو میگذرد ...! میگذرد ...! میگذرد و باز هم میگذرد ...!


 

نظرات 3 + ارسال نظر
آتنا پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:48 ب.ظ http://www.partenon.blogsky.com

دوست خوبم سلام:
دست و پایم گم بود دل من می لرزید ساعت از لحطه دیدار گذشت آمدی وه که چه زیبا بودی دیدمت ساده تر از آینه ها بود دلت دیدنت شک و تردید مرا پایان داد وچنین بود که آغاز شدی در قلبم.....

به عاشقانه های من هم تشریف بیار

سبز باشی و پایدار.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:14 ب.ظ

خیلی سریشی محسن جون ....
ولی جدا عالی شده .
مرسی .
منتظر کارای بدیت هستم....
الکی :D ........................................

صاحب یه بهانه سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:12 ب.ظ http://sadehsukhtam.blogfa.com

قالبشو عوض کردی؟ چرا؟ خیلی حال می داد ولی خب به هر جهت بازم کارت درسته.

نه دوست عزیز blogsky خراب شده عصابم خرابه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد